دلبر بگویمت یا زیبا؟ چرا هیچ اسمی برای معشوقهای مرد نگذاشتهاند؟ چرا زنها کمتر شاعر بودند، چرا کمتر نوشتند، چرا تصویری از لیلیهای سر به بیابان گذاشته نداریم؟
دلبر بگویمت یا زیبا؟ میدانی که هیچکدام از میخ و گل های کاغذی...
زندگی پویایی مداوم است، این که دیگر گفتن نداردحیات خود به خود شکل میگیرد تخمکی به اسپرم میخورد، موجود زنده شکل میگیردنگاهی به نگاه دیگر میخورد، اشتیاقی در جان میافتدشیخ کلامی میگوید، آتشی در دل از میخ و گل های کاغذی...
اینجا را میخواهم دوباره سرپا کنم، بلکه یک حال-نوشتی از این روزهایم داشته باشم. دو سال گذشته را در چنان سکوتی با خودم طی کردهام که اصلا وجود چنین دوسالی را میتواند برای خودم هم کتمان کنم. فاصلهی بی از میخ و گل های کاغذی...